ردیف

نظام موسیقی ایرانی تا پیش از دوره‌ی قاجار، همانند موسیقی ترکی و عربی، ساختاری مقامی داشته. ۱۲ مقامِ راست، اصفهان، نوا، عراق، بزرگ، بوسلیک، حجاز، عشاق، حسینی، زنگوله، رهاوی و زیرافکند اساس موسیقی ایرانی را تشکیل می‌داده است. در اواخر دوره‌ی افشاری و آغاز قاجاریه، به تدریج این ساختار دچار دگرگونی شد. در دوران حکومت صفویان، میزان توجه حاکمان به فرهنگ و شعر و موسیقی کاهش چشمگیری پیدا کرد. شعرای دربار به هند مهاجرت کردند و پایه‌های سبک هندی را بنا گذاشتند. در زمینه‌ی موسیقی هم هیچ کار درخشانی صورت نگرفت. عده‌ای معتقدند دلیل این پوست‌اندازی در ساختار موسیقی، وضعیت آشفته‌ای بود که در پایان دوران صفوی در این حوزه رخ داده بود. با این حال به دلایلی نه چندان روشن، ۱۲ مقام در این دوره به هفت دستگاه اصلی و ۵ آواز تبدیل شد. نام برخی از مقام‌ها در دستگاه‌ها و آوازها باقی ماند(مثلاً حجاز و بوسلیک در آواز ابوعطا قرار گرفتند یا حسینی نام گوشه‌ای از دستگاه شور شد و نام برخی دیگر هم به کلی حذف شد مانند زیرافکند)
بسیاری مدون کردن این تحولات را به آقا علی‌اکبرخان فراهانی نوازنده‌ی نامدار دوران ناصرالدین شاه نسبت می‌دهند. عارف قزوینی، علی اکبرخان را نوازنده‌ای چیره‌دست می‌داند که در دربار ناصری به شدت مورد توجه بوده. او و پسرانش (میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله) و همچنین دو نوه‌اش (علی اکبرخان شهنازی و احمد عبادی) تاثیر فراوانی در رشد و گسترش موسیقی ایرانی داشتند. (به خانواده‌ی علی‌اکبرخان «خاندان هنر» می‌گفتند)
این که چرا مقام‌ها به ۷ دستگاه و ۵ آواز تبدیل شدند، معیار تقسیم‌بندی چه بوده و چرا مثلا آوازی به گستردگی بیات کرد در این تقسیم‌بندی آوازی جدا تلقی نشده، به درستی معلوم نیست.
‫به هر روی پس از دوره‌ی قاجار ۱۲ مقام به هفت دستگاهِ شور، همایون، ماهور، نوا، سه گاه، چهارگاه و راست‌پنج‌گاه و هم‌چنین پنج آواز ابوعطا، دشتی، بیات زند، افشاری و بیات اصفهان تبدیل شد. آواز‌ها در حقیقت خود جزئی از دستگاه‌ها بودند که به دلیل گستردگی و شخصیّت مستقل، از آن‌ها جدا شدند. ۴ آواز اول به دستگاه شور و بیات اصفهان به همایون متعلق است. البته این تقسیم‌بندی مرزبندی مشخصی ندارد. برای مثال راست‌پنج‌گاه و ماهور از لحاظ فواصل موسیقی کاملاً مشابه‌اند اگرچه لحن و فضای متفاوتی دارند. بر همین اساس علینقی وزیری این ۷ دستگاه و ۵ آواز را می‌توان به ۵ دستگاه کلی شور، همایون، ماهور، سه گاه و چهارگاه تقسیم کرد. (یعنی اصفهان و همایون، ماهور و راست‌پنجگاه، شور، چهار آواز متعلقش و نوا را با هم ترکیب کرد)
‫هر دستگاه یا آواز از چندین گوشه تشکیل می‌شود. این گوشه‌ها از گام اصلی دستگاه شروع شده و به تدریج و بر اساس روندی مشخص اوج می‌گیرند. هر گوشه با توجه به گامی که در آن قرار دارد، حالت خاصی را تداعی می‌کند. به اوّلین گوشه‌ی هر دستگاه درآمد می گویند. ‫گوشه‌ها به سه دسته‌ی تقسیم می‌شوند:
گوشه‌های کوچک؛
گوشه‌های بزرگ که شخصیتی مستقل دارند و می‌توان در هر اجرا زمان قابل‌توجهی را به ‫نواختن آن‌ها اختصاص داد، مثل بیداد در همایون، نهفت در نوا یا راک در ماهور.
و گوشه‌های مشترک که در میان دستگاه یا آوازها مشترکند ، مثل نیشابورک در نوا و ماهور یا ‫گوشه‌ی ساقی‌نامه. به جز گوشه، هر دستگاه یا آواز تعدادی قطعه‌ی ضربی، پیش‌درآمد و یا رنگ را هم شامل ‫می‌شود. به همین دلیل مفهوم دستگاه از معادل غربی‌اش (یعنی mode) گسترده‌تر است.
‫به توالی گوشه‌ها و دستگاه‌ها ردیف گفته می‌شود. ردیف‌های متعددی در حال حاضر وجود دارد که مهم‌ترینشان ردیف میرزا عبدالله است. نام و تعداد گوشه‌ها در هر ردیف متفاوت است.